نگاه هفته
هنوز سحرگاه روز اول هفته نگاه ـ پنج شنبه گذشته- بر نيامده بود که نوجوان ديگري بردار شد ؛ براي تثبيت قوانين " نظام " مقدس که يکي از" سربازان" آن در پايان هفته با اتهاماتي چون تقلب، دزدي، جنايت، زنا و آدم کشي؛ زاغ و زغن از صندلي وزارت پائين کشيده شد.
روزنامه اعتماد ملي 14 آبان را به مناسبت استيضاح "عوضعلي" سه شنبه مرگ و زندگي ناميده بود. اما نه اين روز که تمام هفته سوم آبان ماه 1387 شاهد بازي مرگ و زندگي در عمده ترين مسائل مربوط به ايران بود.
سردار کيهاني ـ صفار هرندي- افاضاتي فرمودند که نتيجه عملياتي اش چند روز بعد معلوم شد. روزنامه اعتماد از قول سردبير سابق روزنامه ارگان "طالبان شيعي" ـ تعبير از مصطفي تاج زاده ـ و وزير ارشاد کنوني نوشت: "محيط ديجيتال مي تواند سحر شيطاني باشد." و يک دو روز بعد خبر رسيد که "تشويش اذهان ديجيتالي" دو سال زندان دارد.
جمعه، بقول فرهاد روز بدي بود. "عوضعلي" و ياران حتما در صفوف بهم فشرده و دشمن شکن نماز جمعه بودند که يان گى مون، دبير كل سازمان ملل خواستار شد: "ايران و سوريه از تغيير رويکرد حزب الله لبنان از يك گروه شبه نظامى به يك حزب سياسى حمايت كنند."
همان روزيک منبع اطلاعاتي متعلق به يکي از کشورهاي عضو آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام کرد: "ايران اخيرا آزمايش هايي در زمينه فرآوري اورانيوم غني شده با غناي بالا از پس مانده هاي سوخت اتمي انجام داده است. مسئولان سازمان انرژي اتمي ايران به زودي گزارش اين آزمايشات را در اختيار رهبران اين کشور قرار خواهند داد تا در خصوص ادامه اين پروژه تصميم گيري شود."
بهاي نفت، هم با بيش از سه درصد کاهش، به ۶۴ دلار در هر بشکه سقوط کرد و پس از کاهش تقاضا در نتيجه بحران مالي جهاني به بزرگ ترين افت خود در اين ماه رسيدو بازي "مرگ و زندگي" را براي جمهوري اسلامي وارد مرحله تازه اي کرد.
"سايه نفت ۳۰ دلاري بر اقتصاد" ايران افتاد و " خواب آسوده دولتي‌ها" رابر آشفت. روزنامه کارگزاران از "نگراني‌ها از دامنه‌دار شدن بحران مالي جهاني و تبعات ناگوار آن بر اقتصاد ايران" خبر داد و نوشت: "پس از اينكه گفته مي‌شد بايد براي بحران اقتصاد غرب جشن گرفت و به سوگ سياست‌هاي شكست خورده سرمايه‌داري نشست رئيس دولت در يك اعلام عمومي از كارشناسان و اساتيد اقتصادي براي برون رفت از اين بحران و پيامدهاي ناگوار آن استمداد طلبيد اين حركت رئيس دولت ابعاد تازه‌اي را از بحراني كه دامنگير اقتصاد ايران شده و به تعبير رئيس‌كل بانك مركزي در نخستين گام كاهش ۵۴ ميليارد دلاري درآمدهاي ارزي سال‌جاري را نشانه رفت است، نمودار ساخت."
در جهان روزنامه نگاران به ياد آوردند: "نفت ارزان ديکتاتورها را رام مي‌سازد"؛ روزنامه واشنگتن سقوط شاه و شوروي را بر اثر سقوط قيمت نفت مثال زد. هفته‌نامه آلماني "دي تسايت" نوشت : "محمود احمدي‌نژاد، رييس جمهور ايران، «پايان سرمايه‌داري» وعلي خامنه‌اي، رهبر حکومت جمهوري اسلامي درهم شکستن «ليبرال دمکراسي غربي» را پيش‌بيني کرده بودند. اما دمکراسي همچون بانويي سالخورده است که همراه با برادرش، سرمايه‌داري، هم اکنون نيروهايي پيش از اين ناشناخته را از خود نشان مي‌دهد، در حالي که دشمنان جامعه باز، ايران، ونزوئلا و روسيه، به دامان بحران موجوديت خود درمي‌غلطند. هوگو چاوز نتوانست نفتي را که قول داده بود، به نيکاراگوئه بفرستد. براي ونزوئلا و ايران حمايت مالي از انقلابيون از کوبا تا بوليوي، از حماس تا حزب‌الله، سخت شده است."
هفته ايراني با شنبه آغاز شد وبحران گاز هم به قيمت نفت افزوده شد. اظهارات احمدي نژاد و وزير نفت نشان داد که هند هنوز در جهت عملي شدن پروژه هفت ميليارد و 600 ميليون دلاري "خط لوله صلح" محتاطانه گام برمي دارد.
به گزارش خبرگزاري مهر آقاي نوذري وزير نفت ايران با لحني که حاکي از سرخوردگي ايران بود گفت: "با توجه به اينکه فرصت هاي زيادي را در پروژه خط لوله صلح به دليل تعلل هند از دست داده ايم، به اين کشور اعلام کرده ايم که فعالتر برخورد کند."
رئيس کميسيون اقتصادي مجلس هم "در خصوص رشد 300 تا 500 درصدي قيمت برخي کالاها " هشدار داد.
درهمايش ضرباهنگ صد ساله نفت گفته شد: "نهادهاي موجود غنيمتي و غارتي هستند."
سر انجام در اين روزپر خبر خلاصه گزارش پژوهشگران امريکا با عنوان "شمارش معکوس براي حمله به ايران" در روزنامه چپگراي "يونگه ولت" چاپ آلمان منتشر شد.
روز بعد، انگار که همه اين حوادث براي کشوري در کره مريخ روي داده است، محمود احمدي نژاد از فرصت تعطيل يکشنبه استفاده کرد تا مسائل جهان را حل کند. او که ظاهرا فراموش کرده بود که قبلا گفته است "نسخه نجات جهان" رادر جيب دارد، طي دو نامه جداگانه به صاحب نظران حوزوي و نيز گروهي از اساتيد دانشگاه از آنها خواست يک الگوي نوين اقتصادي را براي حل مشکلات کشور و نيز "عرضه به جهان بشريت" تدوين کنند.
بعد "اسفنديار" و "فرهاد" که لباس "طالبان شيعي" پوشيده اند، مسائل راه و دانشگاه رادر ايران به اشاره اي حل کردند.به نوشته روزنامه اعتماد، اسفنديار رحيم مشايي معاون احمدي نژاد اعلام کرد: "مسير هجرت امام رضا (ع) از مدينه تا خراسان به نام «جاده ولايت» و به عنوان مسير گردشگري مذهبي احداث خواهد شد."
اما: "امکان تحقق کامل اين مصوبه وجود ندارد." و تنها 60 ميليون تومان ناقابل براي "تحقيق" هزينه شده است.
پس از نصب گيت هاي امنيتي رئيس دانشگاه تهران پيشنهاد کرد که دانشجويان هم مانند چين کمونيستي لباس فرم بپوشند. دکتر محمدملکي هم گفت: "دانشگاه پادگان نيست آقاي فرهادرهبر."
كانون مدافعان حقوق بشر در همين روز زنگهاي خطر نقض حقوق بشر را به صدا درآورد: "اقدام دولت جمهوري اسلامي جهت جلوگيري از سخنراني خانم شيرين عبادي در مالزي، ۱۱ سال زندان براي صادق کبودوند، محدوديت‌هاي اعمال شده درباره اقليت‌هاي ديني و قومي، محکوميت خانم شهناز غلامي در دادگاه انقلاب تبريز و محاکمه ديگر دانشجويان در ديگر شهرها..."
روزنامه کارگزاران هم خبر از ورود "بسيج به جامعه مدني" داد و از قول حجت الاسلام حسن طائب که پيشتر فرمانده کفن پوشان بود و حالا قائم‌مقام فرمانده کل سپاه پاسداران و فرمانده نيروي مقاومت بسيج است، نوشت: "سازمان بسيج حقوقدانان و وکلا، همچنين انجمن خبرنگاران بسيج طي سال جاري راه‌اندازي مي‌شود." طائب از فعاليت هفت هزار خبرنگار در کشور خبر داد و در سخنراني اختتاميه همايش بسيج و رسانه نيز جنگ اصلي امروز را "جنگ رسانه‌اي" دانست و افزود: "مصونيت دادن به ذهن جامعه از تاثير مخرب فرهنگي دشمن از اهداف مشترک رسانه و بسيج محسوب مي‌شود." يک سايت فارسي زبان نوشت: "با ايجاد 5 بسيج جديدايران را، سراسرپادگان نظامي مي کنند."
حجت الاسلام دعائي که خيلي کم حرف مي زند، گفت: "مي ترسم سرنوشت اعتبار مردمي بسيج هم با کارهائي که مي کند به سرنوشت محبوبيت روحانيت در ميان مردم در انقلاب و سالهاي اول جمهوري اسلامي تبديل شود."
دوشنبه، 13 آبان و "روز مبارزه بااستکبار جهاني" رسيد و حتما باين مناسبت بود که فرمانده "سپاه محمد رسوال الله"، يکي از دو نيروي بزرگي که در ساختار جديد سپاه پاسداران ماموريت حفظ امنيت پايتخت در شرايط بحراني را بر عهده دارد، از آغاز گشت هاي بسيج در سطح شهر تهران خبر داد.
و بخشي از همين نيروي "مردمي" که ماموريت راه پيمائي عليه آمريکا را هم دارد، با شعاري که بازتاب انديشه و فرهنگ طالباني است، به مقابل سفارت آمريکا رفت:
- آمريکايي که لاتي، براي ما شکلاتي.
و معلوم شد که تئوري "شکلات" محمد جواد لاريجاني که توسط علي لاريجاني به اجرا در امد و 2 قطعنامه عليه ايران ثمره اش بود، حالامورد استفاده قرار گرفته تا آمريکا را به زانو در بياورد.
آخرين خبر داغ دوشنبه افشاي ماجراي قتل آيت اله لاهوتي و پسرش بدست اسد اله لاجوردي بود. دختران هاشمي رفسنجاني که عروس آيت اله لاهوتي بودند، براي اولين بار در اين موردسخن گفتند. آيت اله لاهوتي از روحانيان روشن بين و از قديمي ترين ياران آيت اله خميني بود.
سه شنبه، اوج "نبردمرگ و زندگي" بود. در خيابانهاي آمريکا و درمجلس شوراي اسلامي.
درآمريکا بر متن يک دمکراسي پخته، يکي از سياهاني که پيشتر برده بودند، با گام هاي بلندبسوي کاخ سفيد مي رفت. و درمجلس ايران که فقط بخش کوچکي از "خودي" ها اجازه راه يافتن به آن رادارند، "عوضعلي" مي خواست با تکرار شعارهاي نخ نماي 30 ساله وتظاهرات مذهبي، صندلي وزارت کشور را از دست ندهد.
او "ابتدا شهادتين را جاري و با توكل به ذات اقدس او و توسل به زهراي اطهر(س) و فرزند صالحش امام زمان(عج) به عنوان خادم امام رضا" خود را "فرزندملت و سرباز نظام" ناميد.
پاسخش "لکه ننگ": "متهم به تقلب، دزدي، جنايت، زنا و آدم کشي"؛"زاغ و زغن اسلام "؛"رسوايي کل نظام" بود و 188 راي منفي.
و طفلکي وقتي از مجلس بيرون آمد، بااينکه چهره اي جهاني بود و 17 ميليون نفر در گوگل نامش راجسته بودند، به نوشته روزنامه اعتماد ملي نمي دانست به راننده اش دستور بدهد به وزارت کشور برود يابه کاخ رياست جمهوري.
درهمين روز عالي ترين مقام سازمان ملل گزارش تکان دهنده اي درباره وضعيت حقوق بشر در ايران انتشار داد که در آن گفته شده است: "سازمان ملل بايستي به اقدامي قاطع و عاجل دست يازد."
ميراث فرهنگي هم بار ديگر مورد هجوم "طالبان شيعي" قرارگرفت. بعد از ماجراي آب بستن به پاسارگاد، خبر ورود بيل مکانيکي به نزديکي حريم محوطه باستاني شوش رسيد که دارند درآن هتل مي سازند.
حتي داد مجيد مجيدي چشم وچراغ نظام هم در آمد: "فرهنگ و هنر دغدغه هيچ دولتي نبوده است، بعد از سه سال‌ونيم تازه يادشان آمده که سينما هم داريم."
چهار شنبه، آخرين روز نگاه هفته رسيد. فرمانده نيروي زميني سپاه گفت: "در آستانه پيروزي بر امريکا و صدور جمهوري اسلامي به جهان هستيم."
روز بعد هم يکي از موانع مهم رسيدن به اين "آرزو" از زندان اوين سر در آورد: "مقام هاي قضايي ايران 21 روز پس از بازداشت يک دانشجوي ايراني-آمريکايي به دليل «تخلف رانندگي» و انتقال وي به زندان اوين او را رسما به «اقدام عليه امنيت ملي» متهم کرده اند.عشا مومني، 28 ساله، که شهروند آمريکا و دانشجوي دانشگاه ايالتي کاليفرنياست، پس از سفر به ايران براي تحقيق درباره جنبش زنان به عنوان بخشي از تحصيلات دانشگاهي خود دستگير شد."
علي لاريجاني هم خبر داد که کفگير دولت نهم به ته ديگ خورده است: "چند ماه از عمر دولت نهم باقي مانده است. بهتر هم مجلس ملاحظه کند، هم رئيسجمهور مراقبت کند تا کار به اجراي اصل 136 نرسد. با استيضاح وزير کشور، کابينه دولت نهم لب مرز قرار گرفته و اگر وزير ديگري تغيير کند براي کل کابينه بايد راي اعتماد گرفته شود. دولت و مجلس به اين مساله توجه داشته باشند."
لابد براي همين هم آيت‌الله علي خامنه‌اي، رهبر جمهوري اسلامي، به حمايت پيشکارش آمد و به نوشته سايت راديو فردا مطبوعات داخلي را به "بي بند و باري" در مورد دولت متهم کرد و گفت اظهار نظر عليه دولت در زمره مسائلي است که "خداوند بسادگي از آن نمي‌گذرد."
هفته اي ديگر گذشت. به فرمايش حجت الاسلام فاکر "طاووس هاي باغ اسلام " که ايشان و يارانشان باشند، موفق شدند "زاغ و زغن ها" را که عوضعلي ودوستان باشند، بيرون برانند و ترفندي که مشاور احمدي نژاد آن را "پيچيده، موذيانه و انحرافي دشمن" خواند.
و نتيجه گيري را بعهده علي مطهري گذاشت، به نقل ازآقاي احمدي نژادکه گفته بود: امثال کردان در کشور زياد است، پيگيري نکنيد!" " گر حکم شود که مست گيرند / در شهر هر آنچه هست گيرند!"
مهرداد شيباني- روز آنلاین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر