۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

صدای یک ایرانی ساده
يكي از هموطنان عزيز، با ارسال {ئي ميل} مرا مورد لطف قرار داده و بروال مشكوك، ! كه اين روزها به صورت مد درآمده
پرسيده است ،، منظورت از نوشتن( بره و گرگ) ويا ( 65 ميليون نمك نشناس!) چيست؟ و اصولا درپوشش كدام نگاه وسياست
و (سرپوشي)، اين مطالب را مي نويسي؟،،.
ضمن تشكر از توجه اين هموطن، بايد در پاسخ ايشان، بطور خيلي خلاصه توضيح بدهم كه.
در دنياي پر خروش امروز و در بازار پر تقلب سياست هاي آن، بنده كمترين هنوز هم جزو گروه { هيچم!}، يعني بزعم اقليت
غالب، عضويت در گروه { هيچ } را كه 65 ميليون نفر اعضاي آن هستند - به تمام رنگ
ها و ننگ هاي ديگر گروه ها و احزاب و نهاد ها و انجمن ها و سياست هاي غارتگرانه ، ترجيح داده ام و همچنان يكي
از اعضاي آن، باقي مانده ام.
گروه هيچ، ايران و ايراني را باور دارد. ايراني كه امروز زير ضربات ريا كاران و فرصت طلبان، قرار گرفته و گروه بيشمار
ما را- با آنچه كه طي اين سالها انجام داده ، به {هيچ‍} گرفته است .
من، عضو گروهي هستم كه بشكل كاملا روشن و معقول، در برابر اين همه تهاجم فكري و فيزيكي كه در مملكتم اعمال شده براين
باوريم كه اگر ديروز، دشمني را- بيرون از خانه مي شناختيم، امروز دشمنان درون را در مقياسي بسيار بيشتر و بالاتر از آن ها
مي بينيم و مي شناسيم.
كسانيكه براي حفظ قدرت، مردم را اين چنين تحقير كرده اند و بنام خدا و رسول او، تمام معيار هاي آزاد انديشي را كار{ دشمن!!)
ميدانند، اينها بدست خودشان- خودشان را آنگونه نشان داده اند ومعرفي كرده اند كه گروه {هيچ}! امروز ما ، به پوچي شان راي
داده است.
هموطن خوب من بايد بداند كه در عرصه جهان فاني قدرت هائي كه با مردم فريبي جان ميگيرند و حكم ميرانند- كاري جز نوميدي
مردم نمي كنند. پس يادداشت هاي كوتاه و ساده و درعين حال درد و رنج آوري كه من و امثال من از اوضاع روز وطنمان مي
نويسيم، بحكم عقل و منطق ، ميتواند صداي دردي باشد كه مدتهاست ازآن رنج ميبريم .
يادداشتهاي من ، صداي يك ايراني ساده- اما عاشقي است كه آرزو داشت - بجاي توصيف رنج و درد- از آزادي ها و والا ئي
هاي وطن بنويسد . از چيز هائي كه نسل امروز، آن را نمي شناسد.
آنان كه ما را {هيچ} تصور كرده اند، امروز بخصوص ، به اشتباه بزرگ خود پي برده اند- اما آيا قادر
به ابراز آن، هستند؟؟.

سوم آگوست 2002 - فرخ

هیچ نظری موجود نیست: