۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبه

نوری‌زاد: انتخاب روحانی احیای مجدد مرده‌ محتضر بود


محمد نوری‌زاد در گفت‌و‌گو با دویچه وله به تحلیل مطالبات مختلف از حسن روحانی پرداخته است. او می‌گوید: «با انتخاب روحانی، موجودی که در حال اضمحلال بود احیا شد و تا چهار سال خیال آقای خامنه‌ای و سرداران سپاه راحت است».
مهم‌ترین انتظارات عمومی از حسن روحانی رئیس‌جمهوری تازه ایران در عرصه سیاست خارجی و داخلی چیست؟ محمد نوری‌زاد روزنامه‌نگار و کارگردان منتقد حکومت ایران در گفت‌وگو با دویچه وله به این سوال پاسخ داده است.
گفت‌وگوی کامل دویچه‌ وله با محمد نوری‌زاد را می‌توانید در فایل صوتی مصاحبه بشنوید. مهم‌ترین بخش‌های سخنان محمد نوری‌زاد را در زیر می‌خوانید:

مطالبات در عرصه خارجی، مسائل هسته‌ای و تحریم‌ها
• باور من بر این است که انتخاب آقای روحانی برای نظام یک خون تازه بود. برای موجودی که در دم‌دم‌های اضمحلال به سر می‌برد. متاسفانه درست در شرایطی که اوضاع  داخلی و خارجی در بن‌بست بود، مردم ما مجددا به احیای این مرده‌ی محتضر یا این موجود محتضر پرداختند و به هرحال تا چهار سال خیال آقای خامنه‌ای و سرداران سپاه راحت است. ما در این شرایط یک‌بار دیگر به یک آخوند و به یک روحانی، یعنی مضاعف، رای دادیم و امید داریم که انشاالله جناب آقای روحانی بتوانند مطالبات مردم را پی‌گیری کنند.
• متاسفانه ما الان گرفتار مشکلات داخلی و جهانی بسیار در هم پیچیده‌ای هستیم. آقای روحانی در عرصه‌ی بین‌المللی چه‌کار می‌تواند بکند؟ ایشان باید نگاه غرب را به دانش هسته‌ای که در داخل صورت می‌گیرد مطمئن کند و فضایی را فراهم کند که آن‌ها بیایند از زیر و بالای جریان هسته‌ای ما سر دربیاورند. جریان هسته‌ای در داخل کشور ما، بسیار بسیار بیشتر از آن چه ما ادعا می‌کنیم، هزینه برده و تکنولوژی وارد کشور کرده است که معقول به نظر نمی‌رسد.

یعنی هر بنی‌بشری که مختصری دانش هسته‌ای داشته باشد تردید می‌کند که این همه تشکیلات و تکنولوژی برای مثلا غنی‌سازی مختصر و برای دستگاه‌ها و نیاز داخلی، به اصلا نیاز نبوده و معقول به نظر نمی‌رسید. پس طبیعتا ما باید حق بدهیم به مجامع جهانی که در دانش هسته‌ای ما و آن چه که ما ادعا می‌کنیم تردید داشته باشند.
آقای روحانی باید این اعتماد را برای جامعه‌ی جهانی ایجاد کند و فضا را برای بازرسی‌ها آنان باز کند. این مستلزم آن است که ایشان با آقای خامنه‌ای به یک گفتمان برسند.
• احتمال می‌دهم که چون آقای خامنه‌ای به بن‌بست رسیده، چون سرداران سپاه به بن‌بست رسیده‌اند و در همه‌ی عرصه‌های جهانی درها دارد به روی آن‌ها بسته می‌شود، خودشان شرایطی فراهم کرده‌اند که فردی در اندازه‌ی آقای روحانی بیاید و این درها را یک به یک برایشان باز کند. من فکر می‌کنم که از این به بعد ما شاهد قدم‌های درستی خواهیم بود. البته رهبر، به‌ناچار، ناگزیر خواهد بود که روی مذاکره‌ی با آمریکا دیگر حساسیت آن‌چنانی نشان ندهد. ما شاهد آن خواهیم بود که مذاکراتی اصولی صورت خواهد پذیرفت. به خاطر این‌که این موجودی که اسمش ایران است، الان در وضعیت احتضار به سر می‌برد.
مطالبات در عرصه اقتصادی
آقای روحانی با همه‌ی اقبالی که مردم در انتخاب ایشان سامان داده‌اند، بعد از چهار، پنج ماه که معمولا رئیس‌جمهورها در ماه عسل به سر می‌برند، با واقعیات بسیار هولناکی به اسم بدهی‌های بزرگ روبه‌رو خواهد بود. یعنی هشت سال تمام یک فرد نامتعادل و روانی با حمایت کامل رهبر، مجلس، سیستم قضایی و سپاه، آمده تمام زیرساخت‌های داخلی و خارجی ما را به قول اصفهانی‌ها "پوکانده" و حالا آقای روحانی بر بستری از ویرانه، باید بیاید یک به یک این مدل تخریب شده را چیدمان کند و شکل و شمایل درستی به آن بدهد.
• بخش وسیعی از استعداد آقای روحانی و دولت ایشان مصروف ترمیم ناهنجاری‌هایی که در این هشت سال به وقوع پیوسته می‌شود و انتظارات زیادی از ایشان نمی‌توان داشت. به ویژه این‌‌که ما وارد حوزه‌هایی شده‌ایم که مثلا سرداران سپاه ادعاهایی دارند و مطالباتی از دولت دارند که اگر آقای روحانی بخواهد در برابر آنان و در برابر نفوذ بیت بایستد، لاجرم باید از این تنگناها عبور کند، و سرداران سپاهی که در هر پروژه‌ای سر فرو برده‌اند و در هر موقعیت مطالبات خودشان را روی میز گذاشته‌اند، الان نرم‌نرم در برابر این موضع قرار می‌گیرند که یا باید به پادگان برگردند یا این که با آقای روحانی دربیفتاند.

• بخش وسیعی از عمر دولت آقای روحانی مصروف ترمیم همین اوضاع نابسامان بشود و به درگیری‌هایی که احتمالا با سپاه و با بیت خواهد داشت. البته ایشان مطلقا وارد این حوزه‌ها نخواهد شد و سعی می‌کند با کدخدامنشی این قضایا را رتق و فتق کند. سیستمی که من معتقدم اگر خود خدا هم وارد آن بشود، راه به جایی نخواهد برد، یعنی ما صدتا روحانی و صدتا خاتمی و صدتا هاشمی هم اگر داشتیم، با این سیستم نمی‌توانستیم به جایی برسیم. این سیستم، سیستمی است که شخصی در اندازه‌ی ولی فقیه در آن‌جا ایستاده، تام‌الاختیار است و به هیچ پرسشی هم پاسخ‌گو نیست و دست سپاه را مبسوط‌ الا‌ید، به اصطلاح آن‌چنان باز گذاشته که می‌تواند در هر حوزه سر فرو ببرد.
• آقای روحانی با مشقات بسیار فراوان، تازه می‌تواند بعد از مثلا سه سال، به نقطه‌ی صفر برسد، یا به آن نقطه‌ای برسد که آقای احمدی‌نژاد هشت سال پیش دولت را تحویل گرفته است.
«رای ما را دزدیدند، قسطی دارند پس می‌دن!»
با توجه به شعاری که مردم می‌دادند، باور من بر این است که انتخاب روحانی بخشی از مطالبات مردم است. یکی از شعارهایی که مردم می‌دادند این بود: «رأی ما را دزدیدند، قسطی دارند پس می‌دن!». یعنی این‌که انتخاب آقای روحانی بخشی از مطالبات مردم بوده، یعنی قسطی از کلان بوده و مردم مطالبات فراوانی داشته‌اند که آزادی زندانیان سیاسی هم جزو آن‌هاست.
• همین الان آقای خامنه‌ای، سپاه و اطلاعات مانده‌اند که با آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی و زندانیان سیاسی تا کجا می‌توانند ادامه بدهند. آن‌ها دست به دامن آقای روحانی شده‌اند که او بیاید فضایی ایجاد کند، آرامشی ایجاد کند و واسطه‌ای بشود و الان که مردم به آرامشی رسیده‌اند و احساس می‌کنند هیاهوی مردم در همین انتخاب آقای روحانی فرو کشیده، حالا دیگر می‌توانند نرم‌نرم درها را باز کنند، زندانیان را آزاد کنند، آقای میرحسین موسوی و همسرشان و آقای کروبی آزاد بشوند.
• این مسئله را دور از دسترس نمی‌بینم، اما نه به این سرعت و در پی یکی دو ماه. یعنی اگر حاکمیت مجبور شود به این سرعت آقای میرحسین موسوی و دیگران را آزاد کند، تعبیر بیرونی‌اش این است که دست‌هایش را بالا برده و تسلیم شده و مطالبات دیگر مردم می‌توانند روی میز قرار بگیرند. فکر می‌کنم در یک پروسه‌ی شش ماهه، نرم‌نرم ما به جایی می‌رسیم که دیگر زندانی‌ای نخواهیم داشت و آنان آزاد خواهند شد

"خواسته‌های مردم بسیار جلوتر از خواسته‌های اصلاح‌طلبان"
• بدنه‌ی اصلاح‌طلبان مطلقا به این سمت نخواهند رفت که مطالبات رادیکال و تند و تیزی از آقای روحانی داشته باشند، آن‌ها تجربه دارند. مثلا شیوه‌ی ممارست آقای خاتمی در این چهار سال که با ملایمت رفتار کرد تا خودش در داخل نظام جای داشته باشد، نشان می‌دهد که آنان  اصلا مشتاق رفتار تند و تیز نیستند و هر آن‌چه که با ملایمت از زبان روحانی جاری شود یا خواسته‌هایی که از ایشان در جامعه منتشر شود، خواسته‌های آنان هم هست.
• فقط می‌ماند فضای مجازی و مطالبات درون مردم، که آن‌ها خواسته‌های به‌حقی دارند که بسیار بسیار جلوتر از اصلاح‌طلبان هستند. مثلا یکی از حساسیت‌های بسیار مهم مردم، داستان ولایت فقیه است. این‌که چرا باید یک نفر این همه مسئولیت و اختیارات داشته باشد و به هیچ‌کدام از این مسئولیت‌ها پاسخ‌گو نباشد و بتواند هرچقدر که مایل است، دست به اموال مردم ببرد و به هر کجا می‌خواهد ببخشد.
آقای روحانی و دوستان اصلاح‌طلبی که دوروبر ایشان هستند، مطلقا وارد چنین مقوله‌ای نمی‌شوند. علت این است که این بنیان را با این شکل و شمایل پذیرفته‌اند. طبیعی است که مردم در این زمینه، به سرعت از اصلاح‌طلبان و خود آقای روحانی جلوتر خواهند بود. یا مطالبات دیگری مثل این که چرا سرداران سپاه این همه در همه جا، در مجلس و این طرف و آن طرف حضور دارند و چرا به پادگان‌های‌شان برنمی‌گردند. چیزی نیست که بتوان از آقای روحانی یا اصلاح‌طلبان انتظار داشت.
به همین دلیل، فضای رادیکال بیرون از دولت و بیرون از جریان اصلاح‌طلبی، در بین مردم دست به دست خواهد شد؛ به خصوص در فضای مجازی. ولی آن‌چه که در روال جاری دولت دست به دست خواهد شد، همین مقدراتی است که در چهارچوب نظام می‌تواند جا بگیرد؛ این که هم‌چنان فصل‌الخطاب رهبر باشند، این  شیوه‌ی حکومتی هم‌چنان پابرجا باشد، مثلا اختلافات داوری بشود و...
• تصور نمی‌کنم که اصلاح‌طلبان الان بنای آن داشته باشند که مطالبات حداکثری‌ مطرح کنند. به همان حداقل‌ها، به همین که فضایی برای جولانشان‌‌ و حیات‌شان ایجاد شده، شاکر هستند.

هیچ نظری موجود نیست: