۱۳۹۲ تیر ۲۹, شنبه

از: سیمین خانم بهبهانی

يکي خان بود از حيث چپاول
دوتا مستخدم خان را گرفتند
فلان ملا مخالف داشت بسيار
مخالف‌هاي ايشان را گرفتند
بده مژده به دزدان خزانه
که شاکي‌هاي آنان را گرفتند
چو شد درآستان قدس دزدي
گداهاي خراسان را گرفتند
به جرم اختلاس شرکت نفت
برادرهاي دربان را گرفتند
نميخواهند چون خر را بگيرند
محبت کرده پالان را گرفتند
غذا را آشپز چون شور مي کرد
سر سفره نمکدان را گرفتند
چو آمد سقف مهمانخانه پائين
به حکم شرع مهمان را گرفتند
به قم از روي توضيح ‌المسائل
همه اغلاط قرآن را گرفتند
به جرم ارتداد از دين اسلام
دوباره شيخ صنعان را گرفتند
به اين گله دوتا گرگ خودي زد
خدائي شد که چوپان را گرفتند
به ما درد و مرض دادند بسيار
دليلش اينکه درمان راگرفتند
همه اين‌ها جهنم؛ اين خلايق
ز مردم دين و ايمان را گرفتند

هیچ نظری موجود نیست: