۱۳۹۵ شهریور ۲۹, دوشنبه


پیش‌بینی می‌شود تا پنج سال دیگر خودروهای بی‌راننده جاده‌ها را تسخیر کنند و جای انسان‌ها را در نقش پرمخاطره راننده بگیرند.
«مالکیت خصوصی خودروها تا سال ۲۰۲۵ پایان می‌یابد»
مدیرعامل سرویس «لیفت» که همچون «اوبر» جایگزینی برای حمل‌ونقل مسافر درون شهرهاست، می‌گوید خودروهای بی‌راننده تا پنج سال دیگر نبض حمل‌ونقل را به دست می‌گیرند و تا کمتر از ۱۰ سال دیگر، کسی مالک خودرویی شخصی نخواهد بود.

با فراگیر شدن سرویس‌های هم‌سفری آنلاین نظیر «اوبر» و «لیفت» که با بهره‌گیری از امکانات موبایل حالا کسر بزرگی از بار حمل‌ونقل درون‌شهری را به دوش می‌کشند، و به موازات آن پیشرفت‌ها در زمینه تولید خودروهای خودران و بی‌راننده، پیش‌بینی می‌شود تا پنج سال دیگر خودروهای بی‌راننده جاده‌ها را تسخیر کنند و جای انسان‌ها را در نقش پرمخاطره راننده بگیرند.
جان زیمر، مدیرعامل سرویس لیفت، پیش‌بینی کرده که این جابجایی بسیار زودتر از موعدی که خودروسازان پیش‌بینی می‌کنند رخ خواهد داد. به گفته او هزینه‌های ماهانه نگهداری خودروها، مشکل یافتن پارکینگ، تامین سوخت و قطعات یدکی و دیگر معضلات مالکیت خودرو، سبب خواهد شد در آینده نزدیک، یعنی تا کمتر از ۱۰ سال دیگر، عموم انسان‌ها قید مالکیت خودرو را بزنند و دل را به دریای خودروهای بی‌راننده بسپارند.
جان زیمر در پستی وبلاگی که در «مدیوم» منتشر کرده، می‌نویسد: «هر روز تعداد بیشتری از آدم‌ها به این نتیجه می‌رسند که زندگی بدون صاحب خودرو بودن آسان‌تر و کم‌خرج‌تر است و وقتی شبکه خودروهای خود ران به صحنه بیایند، عصر مالکیت خودروها به پایان خواهد رسید.» او می‌گوید در شهرهای بزرگ آمریکا این اتفاق تا سال ۲۰۲۵ رخ خواهد داد.
به گفته او فرآیند گذار به عصر خودروهای بی‌راننده آسان آغاز می‌شود و پیچیدگی‌هایش به موازات رشد، رخ خواهد نمود. سرویس‌هایی نظیر لیفت و اوبر هم ابتدا مسافران را در مسیرهای کوتاه درون‌شهری جابجا خواهند کرد، اما با پیچیده‌تر شدن تکنولوژی‌ها و قواعد مرتبط با آنها، این شبکه‌ها هم می‌توانند پیچیده‌تر شوند و خدماتی ارائه کنند که تصور آن امروز لزوما ممکن نیست.
کلان‌شهرهای جهان در آستانه تغییری تاریخی
غول‌های صنعت حمل‌ونقل حالا کمپانی‌هایی هستند که سرویس‌های آنلاین ارائه می‌کنند. اوبر و ولوو همین حالا هم در پیتسبورگ به طور آزمایشی ارائه سرویس تاکسی‌های بی‌راننده را آغاز کرده‌اند و گوگل و لیفت هم برنامه‌های بزرگی برای این عرصه دارند. در واشنگتن، پایتخت آمریکا، اتوبوس‌های بی‌راننده تحت آزمایش قرار گرفته‌اند. مرسدس بنز و ایزی‌مایل هم در فنلاند و هلند و دوبی و ژاپن فروش خودروهای کاملا خودران را آغاز کرده‌اند.
گذار به حمل‌ونقل بی‌راننده، شهرهای جهان را از اساس دگرگون خواهد کرد، چرا که دیگر خودروهای شخصی که بیهوده و بی‌مصرف در پارکینگ‌ها و کنار جاده‌ها افتاده‌اند، از صحنه بیرون خواهند شد. به اعتقاد جان زیمر، این تحولات این فرصت را فراهم خواهد کرد که «بافت شهری را دوباره طراحی کنیم؛ شهرهای آینده حول محور انسان‌ها طراحی خواهند شد، نه وسایل شخصی و عمومی حمل‌ونقل.» او می‌گوید این سرآغاز تحولی اساسی در زیرساخت‌های جامعه آمریکا و بسیاری جوامع دیگر خواهد بود.
سرویس‌های هم‌سفری و اشتراک حمل‌ونقل نظیر لیفت و اوبر، سرمایه‌گذاری‌های میلیارد دلاری در این عرصه کرده‌اند و وعده داده‌اند که از سال آینده با اتومبیل‌های خودران به مشتریانشان سرویس بدهند. فراگیری خودروهای بی‌راننده موجب می‌شود هزینه این سرویس‌ها تا حدی پایین بیاید که خرید اشتراک ماهانه یا سالانه آنها بسیار به‌صرفه‌تر از خرید خودروی شخصی شود. این سرویس‌ها همه هزینه‌های جانبی، از جمله سوخت، تعمیرات، پارکینگ و بیمه را تقبل خواهند کرد، چون با همین ریزپرداخت‌های مشتریان، به سودهای میلیارد دلاری می‌رسند.
به گفته جان زیمر «این نخستین باری است که ما می‌توانیم به ایجاد یک شبکه کاملا کارآمد برای حمل‌ونقل فکر کنیم.» از آنجایی که فراگیری این سرویس‌ها نیاز به فضای پارکینگ را کم‌رنگ‌تر خواهد کرد، متخصصان پیش‌بینی می‌کنند که در آینده نزدیک‌ شهرها سبزتر خواهند بود و فضای مازاد زیادی برای امور مهم‌تری نسبت به حمل‌ونقل خواهند داشت. این یعنی محیط زیست پاک‌تر، آلاینده‌های کمتر و امنیت بالاتر؛ همه آنچه همواره در جست‌وجویش بوده‌ایم.

D W

< اما دراین دنیای تحول و تکنیک ، هنوز و همچنان خود خوانده های فقیه! و مدعیان عالم و افضل!، دوچرخه سواری را برای خانم ها گناه میشمارند و استفاده ازآنرا سبب تحریک " مذکر " ها عنوان میکنند!!.
به این ترتیب ، اگر " عطار " شاعر نامی ایران ، هفت شهر عشق را گشت و پشت سر گذاشت- این جماعت خود خوانده واین به اصطلاح " آیات " عظام!- هنوز ندانسته و نتوانسته اند به اندر خم یک کوچه برسند .>

۲ نظر:

ناشناس گفت...


"هادی خرسندی"


بگذر از نی، من حكايت ميكنم

وز جدايی ها شكايت ميكنم

ناله های نی ، از آن نی زن است

ناله های من ، همه مال من است

شرحه شرحه سينه ميخواهی اگر

من خودم دارم ، مرو جای دگر

اين منم كه رشته هايم پنبه شد

جمعه هايم ناگهان يكشنبه شد

چند ساعت ، ساعتم افتاد عقب

پاك قاطی شد سحر با نيمه شب

يك شبه انگار بگرفتم مرض

صبح فردايش زبانم شد عوض

آن سلام نازنينم شد «هلو»

وآنچه گندم كاشتم ، روييد جو

پای تا سر شد وجودم «فوت» و«هد»

آب من«واتر» شد و نانم«برد»

وای من! حتي پنيرم «چيز» شد

است و هستم ، ناگهانی «ايز» شد

من كه با آن لهجه و آن فارسی

آنچنان خو كرده بودم سال سی

من كه بودم آنهمه حاضر جواب

من كه بودم نكته ها را فوت آب

من كه با شيرين زبانيهای خويش

کار خود در هر كجا بردم به پيش

آخر عمری ، چو طفلي تازه سال

از سخن افتاده بودم ، لال لال

كم كمك ،‌ گاهي «هلو» ، گاهي «پيليز»

نطق كردم! خرده خرده ، ريز ريز

در گرامر همچنان سردرگمم

مثل شاگرد كلاس دومم

گاه «گود مورنينگ» من جای سلام

از سحر تا نيمه شب دارد دوام

با در و همسايه هنگام سخن

لرزه می افتد به سر تا پای من

مي كنم با يك دو تن اهل محل

گاهگاهي يك «هلو» رد و بدل

گر هوا خوبست يا اين كه بد است

گفتگو درباره اش صد در صد است

جز هوا ، هر گفتگويی نابجاست

اين جماعت ، حرفشان روی هواست

بگذر از نی ، من حكايت مي كنم

وز جدايی ها شكايت مي كنم

نی كجا اين نكته ها آموخته

نی كجا داند نيستان سوخته

نی كجا از فتنه های شرق و غرب

داغ بر دل دارد و تيشه به فرق

بشنو از من ، بهترين راوی منم

راست خواهی ، هم نی و هم نی زنم

سوختند آنها نيستان مرا

زير و رو كردند ايران مرا

كاش ميماندم در آن محنت سرا

تا بسوزانند در آتش مرا

تا بسوزانندم و خاكسترم

در هم آميزد به خاك كشورم

ديدی آخر هر چه رشتم پنبه شد

جمعه هايم ناگهان يكشنبه شد
______

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.